دیکشنری
داستان آبیدیک
the dog wasled
ðʌ dɑg wɑzəld
فارسی
1
عمومی
::
سگ را بابندمیبردند، سگبند در گردن داشت
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
THE DEITY
THE DEPARTED
THE DESK
THE DESK IS PILED WI
THE DEVIL
THE DEVIL TAKE THE HINDMOST
THE DEVIL TO PAY
THE DICE ARE LOADED
THE DIE IS CAST
THE DIRECTOR ROLE
THE DISEASE THREATEN
THE DIVISION OF LABOR IN SOCIETY
THE DOCTOR BLED ME
THE DOCTOR ORDERED A
THE DOCUMENT PURPORT
THE DOG WASLED
THE DOOR BANGED
THE DOOR SAGGED
THE DOOR SWUNG OPEN
THE DOT COM BOOM
THE DOT COM BUBBLE
THE DOWN APPEARED
THE DRAK BAY THE MOO
THE DRAMA
THE DREGS OF THE PEO
THE DROP THE VEIL
THE DUAL NUMBER
THE DUST PANNED OUT
THE DYING FATHER SAI
THE EARTH ROTATES AR
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید